• ۱۵ آبان ۱۴۰۳
  • تاریخ عقاید اقتصادی- قسمت اول: اقتصاد در جهان باستان

    • توسط
    • ۶ خرداد ۱۳۹۹
    • ۳۶ بازدید
    • دیدگاه غیر فعال شده است
    تاریخ عقاید اقتصادی- قسمت اول: اقتصاد در جهان باستان

    دانش اقتصاد ساخته و پرداخته‌ اندیشه‌ بزرگانی است که سالیان پیوسته در این زمینه کوشیده‌اند. لیکن هر اندیشه‌ اقتصادی تحت تاثیر محیط اجتماعی، زمان، سیاست، فلسفه و مشرب اقتصاددانان قرار گرفته و میدان را به پیدایش نظریه‌ مخالف یا گشایش راه تکامل یا عقیده‌ای تازه در سطحی برتر و جامع‌تر سپرده است. علم اقتصاد از تلفیق و ترکیب این عقاید به‌صورت مدون درآمده و کمال یافته است. در این سلسله مطالب اصول فکری، آرای مکاتب و سیر اندیشه‌های اقتصادی از یونان و روم قدیم تا دوران معاصر مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.

    تمدن غرب با یونان آغاز شد، اما باید توجه داشت اگر یونان مادر این تمدن باشد، روم باستان پدر آن خواهد بود. اگرچه درخشش یونان در مسائل علم و فلسفه، حکومت و آزادی‌های مدنی، ادبیات، هنر و فنون تجارت و مسایلی از این دست بود؛ اما مهندسی، معماری و قانونگذاری از روم باستان تاثیر می‌گیرند. تا زمان فروپاشی روم باستان پس از حمله بربرها در سال ۴۷۶ میلادی، نظام برده‌داری مانع پیشرفت اقتصاد و فرهنگ در روم و یونان باستان حاکم بود.

    در این دو امپراتوری بیش از ۸۰ درصد مردم برده بودند. برده‌ها تمام کارهای بردنی و حتی بیشتر کارهای دفتری و ادارای را انجام می‌دادند؛ اما برده‌داران تمام تولید آنها را جز آنچه که برای زنده ماندن واجب بود برای خود تصاحب می‌کردند. در آن زمان کشاورزی مهم‌ترین فعالیت اقتصادی بود و در هر مزرعه با تسلط کامل برده‌دار بر برده انجام می‌گرفت.

    یونان باستان (افلاطون و ارسطو)

    ایدئولوژی زمان باستان تا آن جا متکی بر برده‌داری بود که حتی برجسته‌ترین فیلسوفان زمان (افلاطون و ارسطو) نیز آن را امری طبیعی و پایدار می‌دانستند. این فلاسفه معتقد بودند برخی از مردم ذاتا پست‌تر از دیگرانند و صرفا برای بردگی به دنیا می‌آیند. افلاطون و ارسطو به همان اندازه که از نظام برده‌داری طبیعی دفاع می‌کردند با نظام برده‌داری قانونی مخالف بودند. آنها معتقد بودند که برده‌داری امری طبیعی‌ست و برای این گونه امور هیچ محدودیتی قائل نبودند.

    با اینکه برده‌داری بر کشاورزی متکی بود؛ اما برده‌ها باعث پیشرفت‌هایی در علوم و فنون نیز شدند. این در حالی بود که برده‌داران ابزارآلات مورد نیاز کارها را در اختیار آنها قرار نمی‌دادند چرا که می‌ترسیدند   برده‌ها از ابزارها برای ساخت سلاح و شورش علیه آنها استفاده کنند و همین محدودیت دسترسی به ابزارآلات باعث شد که روم باستان در زمینه تکنولوژی پیشرفت چشم‌گیری نداشت. یکی از ویژگی‌های نظام برده‌داری این بود که کار کردن پست به حساب می‌آمد و قدر و منزلت انسان با کار کردن بالا نمی‌رفت.

    واژه اقتصاد با مفهوم خاص خود برای اولین بار در یونان باستان و توسط افلاطون و ارسطو تعریف شد. نظریات ارسطو و افلاطون در دوره سقوط آتن نوشته شده است. آتن در آن زمان یکی از مهم‌ترین مراکز نشر و توسعه افکار و عقاید بود و بر پایه یک سیستم سیاسی قانون‌گذاری، معروف به دموکراسی آتنی اداره می‌شد. نظریات ارسطو و افلاطون در بسیاری از موارد با دموکراسی آتنی در تضاد بود.

    در یونان بنگاه تجاری ناشناخته نبود؛ اما خانوار مهم‌ترین واحد اقتصادی بود. ارسطو اقتصاد را تدبیر منزل یا مدیریت خانه تعریف می‌کرد و معتقد بود اقتصاد چیزی جز مدیریت اقتصادی خانواده نیست.

    در یونان بازار آزاد کالا موجود بود اما با این‌که همه کارگران برده نبودند؛ بازار آزاد نیروی کار وجود نداشت. برده‌داری امری طبیعی بود و کار بدنی بی‌ارزش. افلاطون و ارسطو مال اندوزی ثروتمندان را نیز مثل کار برده‌داران پست می‌شمردند. افلاطون معتقد است: «روش‌های تحصیل سود گر چه ممکن است برای ما مفید باشد، لیکن آنها را مطلوب نمی‌دانیم. هیچ کس این روش‌ها را برای خودشان انتخاب نمی‌کند و همه برای نتیجه حاصل از آنها به این روش‌ها روی می‌آورند».

    افلاطون و ارسطو راهنماهای اصلی عقاید اقتصادی را که بعدها راهنمای اقتصاددانان شد به صورت زیر تبیین کردند:

    ۱- تقسیم کار و اهمیت آن در جامعه اقتصادی
    ۲- تمایز میان ارزش استفاده و ارزش مبادله
    ۳- نقش مطلوبیت و هزینه در تعیین ارزش مبادله
    ۴- وظایف پول

    تحلیل افلاطون و ارسطو از زندگی اقتصادی بشر تنها بخش کوچکی از نحوه تفکر آنها در مورد جامعه است. آنها پول را عامل خوشبختی نمی‌دانند و کسی را که ثروت‌اندوزی کند بسیار دور از راه رسیدن به سعادت می‌دانند.

    عقاید روم باستان (کاتو و سیسرو)

    کاتو مهم‌ترین فیلسوف روم باستان است که چشم انداز اخلاقی و عقاید اقتصادی مالک موفق رومی را بیان کرد. در زمان کاتو مالکان زمین‌های بزرگ بر صاحبان اراضی کوچک مسلط بودند و کاتو هیچ منع اخلاقی در این مورد نمی‌دید. کاتو ترکیب متوازنی از برده و برده‌دار را برای یک اقتصاد خوب الزامی می‌دانست و معتقد بود مالکان خیلی بزرگ و نیز بردگان خیلی ضعیف به کشاورزی آسیب می‌زنند.

    کاتو فعالیت‌های کوچک کشاورزی با بیگاری کشیدن از بردگان را سودآور می‌دانست و معتقد بود که باید کارگران آزاد نیز در کنار بردگان موجود باشند اما جایگاه اجتماعی آنان فرقی نکند. کاتو بردگان مسن را فروختنی می‌خواند در حالی که معتقد است: «آخر چه کسی آنها را خواهد خرید؟». از منظر کاتو بهترین راه علاج بیماری بردگان، کار زیاد در شرایط سنگین است.

    سیسرو، صد سال بعد از کاتو، مانند یونانیان برده‌داری را نظامی ابدی و پایدار است. سیسرو معتقد بود با اینکه وضعیت کارگران آزاد بهتر از برده‌ها است، جامعه باید با هر دو مثل هم رفتار کند. او کار سنگین و غذای مکفی برای کارگران و برده‌ها را مطابق ضوابط عدالت اجتماعی میدانست.

    پرهام پهلوان
    دانشجوی کارشناسی اقتصاد دانشگاه تهران

     

    تاریخ عقاید اقتصادی- قسمت دوم: افلاطون و جامعه افلاطونی