توسعه اقتصادی، کاهش فقر و افزایش رفاه اجتماعی از مهمترین چالشهای پیش روی انسان است. افزایش تولید و رشد اقتصادی نیز مشکلات محیطزیستی و تغییرات اقلیمی را به دنبال خود دارد. از طرف دیگر افزایش درآمد کشورها منجر به افزایش مصرف و تولید بیشتر کربن میشود.
مسئله توسعه اقتصادی و محیط زیست از جمله موضوعات بسیار در هم تنیده و پیچیده است. همانطور که تغییرات زیستمحیطی میتواند تاثیرات اقتصادی داشته باشد، تغییرات اقتصادی نیز میتوانند بر محیط زیست تاثیر گذارند.
سیما جایاچندران، استاد تمام دانشگاه North Western امریکا در جدیدترین مقاله خود به نام How economic development influence the environment به اثر توسعه اقتصادی بر محیط زیست پرداخته است.
به نظر میرسد که لازم است بر دو جنبه مختلف تمرکز کنیم. اول اینکه چگونه توسعه اقتصادی بر محیط زیست تاثیر میگذارد. در واقع اگر توسعه اقتصادی باعث بهبود وضعیت زیستمحیطی جهان شود، اتفاق خیلی خوبی رخ داده است هر چند که این موضوع خیلی بعید به نظر میرسد. کشورها و مردم عمدتا در دوگانه اقتصاد و محیط زیست قرار میگیرند و به سمت هر کدام که حرکت میکنند از دیگری عقب میمانند. توسعه اقتصادی همیشه برای محیط زیست مضر نیست، توسعه میتواند کشورها را به سمت استفاده از انرژیهای پاک، بهبود روشهای تولید انرژی و مردم را به هزینه برای استفاده از انرژیهای پاک سوق دهد. هیچ کس نمیتواند به تنهایی برای خود توسعه اقتصادی ایجاد کند، اما اگر همه مردم به استانداردهای زندگی بالاتری دست پیدا کنند، میتوانند مساله محیط زیست را بدون آنکه دیگر نیازهای خود را نادیده بگیرند، به عنوان یکی از موضوعات اساسی در اولویت قرار دهند.
توسعه اقتصادی به هیچ عنوان یک جانبه نیست، توسعه میتواند بر جنبههای مختلف رفتارهای اقتصادی و غیر اقتصادی اثر بگذارد. رشد اقتصادی مبتنی بر تولید معمولاً به افزایش آلودگی هوا منجر میشود، اما گسترش زیاد بخش خدمات ممکن است بر آلودگی هوا تاثیر قابل توجهی بر جای نگذارد. باید در نظر داشت که توسعه اقتصادی، مفهومی چندبعدی و گسترده است که خودبهخود، جنبههای اقتصادی گستردهای را برای جامعه باز کرده و پیشرفت میدهد. توسعه اقتصادی باعث افزایش درآمد خانوار میشود و زیرساختهای فیزیکی را نیز بهبود میبخشد. هر کدام از سازههای توسعه میتوانند به صورت تئوریک سرعت تخریب محیط زیست را افزایش یا کاهش دهند. بر همین اساس، حتی در نظر گرفتن مولفه به مولفه توسعه اقتصادی و رابطه آنها با وضعیت زیستمحیطی ارتباط ظریفی است.
عمده پژوهشهایی که در مورد اثر توسعه بر محیط زیست انجام شدهاند در ۷ مورد مشترکاند. اصلیترین عوامل اقتصادی تاثیرگذار عبارتند از: ۱- تغییرات مصرف به دلیل افزایش درآمد، ۲- دسترسی بهتر به سرمایه، ۳- حق مالکیت مطمئنتر، ۴- پیشرفت تکنولوژی و زیرساختها، ۵- بهبود ظرفیت مقرراتگذاری، ۶- آزادی تجاری و رقابت بازاری و ۷- کاهش رشد جمعیت.
تغییر در میزان مصرف
درآمد بیشتر خانوارها منجر به افزایش مصرف و تغییر در سبد مصرف خانوار میشود. این تولید و مصرف بیشتر، باعث مصرف بیش از حد منابع طبیعی شده و آلودگی زیادی ایجاد میکند.
افزایش درآمد افراد علاقه آنها به مصرف بیشتر تکنولوژی و برق را افزایش میدهد. مصرف بیشتر برق موجب استفاده از منابع فسیلی شده و منابع طبیعی مصرف میشود و آلودگی تولید میشود. به همین صورت، افراد با ثروتمندتر شدن، تمایل بیشتری به استفاده از اتومبیل پیدا میکنند که خود این موضوع هم باعث آلودگی بیشتر محیط زیست و فشار به منابع طبیعی میشود.
افزایش درآمد مردم، مصرف گوشت قرمز و فرآوردههای دامی را افزایش میدهد که باعث مصرف بیشتر منابع طبیعی و زمین میشود. اصولاً دامداری بیش از کشاورزی منابع طبیعی و زمین را مصرف میکند.
مورد دیگر در این حوزه، تمایل به پرداخت هزینه برای محافظت از منابع طبیعی است. واقعیت این است که هر چند عموم مردم به کیفیت محیط زیست اهمیت میدهند، اما هنگامی حاضرند برای این موضوع هزینه کنند که نیازهای ابتدایی خود را با کیفیت قابل قبولی برآورده کرده باشند. برای این موضوع مدل سادهای ارائه شده است که نشان میدهد هر چه محدودیتهای قید بودجهای کاهش پیدا میکنند، ارزش هر واحد اضافی مصرف کاهش پیدا میکند و افراد تمایل پیدا میکنند که بیشتر برای حفظ محیط زیست هزینه کنند.
دسترسی به سرمایه
محدودیت دستیابی به اعتبار که هم علت و هم معلول وضعیت رشد اقتصادی است، در کشورهای با درآمد پایین بسیار ضعیف است. افزایش درآمد دسترسی به سرمایه و در نتیجه سرمایهگذاری را افزایش میدهد. چه منبع سرمایهگذاری، داراییهای شخصی فرد باشد یا اینکه فرد با استفاده از بازارهای توسعهیافته مالی بتواند به اعتبار دست پیدا کند، سرمایهگذاری میتواند بر محیط زیست اثر مثبت یا منفی بر جای گذارد.
حقوق مالکیت
حقوق مالکیت قطعی و تعریفشده که در کشورهای در حال توسعه بسیار ضعیف است، میتواند تمایل به سرمایهگذاری درازمدت در زمین را به دلایل مختلف افزایش دهد. دلیل اول این است که فرد هنگامی که اطمینان حاصل کند درباره زمین مدعی نخواهد داشت، برای افق زمانی طولانیتری سرمایهگذاری خواهد کرد. دوم، اگر مالکیت افراد بر اموال بسیار قطعی و تعریفشده باشد، میتوانند بهسادگی از آنها به عنوان وثیقه استفاده کنند و این کار باعث کاهش هزینه استقراض خواهد شد. سوم، اگر امکان فروش دارایی به شخص دیگری وجود داشته باشد و او بتواند بهرهبرداری بهتری از زمین به عمل آورد، این امکان نیز وجود دارد.
فناوری و زیرساخت
زمانی که فناوری و زیرساختها بهبود پیدا میکنند، کارایی کل عوامل تولید افزایش پیدا میکند و بنگاهها میتوانند با هزینه کمتر، کالا یا خدمات بیشتری تولید کنند. حرکت منحنی عرضه به سمت خارج، نشانه بهبود وضعیت عرضه است که معمولاً نشانه مصرف بیشتر محیطزیست است. اما پیشرفت فناوری یا بهبود زیرساختها میتواند باعث کاهش مصرف منابع طبیعی برای تولید هر واحد کالا شود. استفاده از ماشینهای بهتر یا بهبود توزیع نیروی برق میتواند باز هم مصرف انرژی یا زمین را کاهش دهد.
ظرفیت مقرراتگذاری
کارایی مقررات در کشورهای در حال توسعه از کشورهای توسعه یافته کمتر است. در این کشورها مقرراتی که تصویب میشود ضمانت اجرایی ندارند. یکی از راههای کنترل آلودگیهای محیط زیست قانونگذاری است که در کشورهای توسعه یافته بسیار کارآمدتر دنبال میشود. ریشه اصلی این ضعف در منابع محدود برای نظارت و اعمال قانون و ریشه عمیق فساد در این کشورهاست. تقویت ظرفیت نهادی دولت، یکی از بهترین راههای حفاظت از محیط زیست است.
آزادی تجاری و رقابت بازاری
تجارت جهانی از سه جنبه بر محیط زیست اثر میگذارد : ۱- مقیاس؛ تولید بیشتر یعنی مصرف بیشتر محیط زیست و آلودگی بیشتر میشود، ۲- ترکیب؛ تجارت آزاد سبد مصرفی کشورها را تغییر میدهد و این میتواند به نفع یا به ضرر محیط زیست باشد، ۳- تکنولوژی : تجارت آزاد انتقال تکنولوژی را بیشتر میکند.
رشد جمعیت
کاهش رشد جمعیت معمولاً به همراه توسعه اقتصادی روی میدهد و احتمالاً آن را تقویت میکند. کاهش رشد جمعیت یکی از مهمترین روشهای کمی است که توسعه اقتصادی باعث کاهش فشار روی منابع طبیعی میشود.
پرهام پهلوان – کارشناسی اقتصاد دانشگاه تهران